اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم واحفظ نائب المهدي امامنا الخامنه اي
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

امام زماني

28 تیر 1393 توسط فدايي رهبر

آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم.



حجت السلام قدس[از شاگردان آیت الله العظمی بهجت] می گوید: روزی آقا [آیت الله العظمی بهجت] فرمودند:

در تهران استاد روحانیی بود که لُمعَتین را تدریس می کرد، مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.

روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند ) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.

روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:

«آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است.

از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرف به حقیر بدهند.

مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام میشود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی ( به اصطلاح ) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی ( و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین)

آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم..

 1 نظر

جستجو

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
همين اول بايد تكليف خودم رو با خداي خودم روشن كنم.اينكه من توي حزب الله هستم يا خداي نكرده حزب الشيطان؟؟؟حزب ديگه اي بين اين دو تا وجود نداره.منه وبلاگ نويس بايد دغدغه ام اين باشه كه بتونم: رسانه ي امام زمان باشم.بتونم مبلغ دين خدا باشم نبايد دغدغه ام تعداد بازديد كننده ها نظراتو رنكينگ وبلاگم تو گوگل باشه....خداتوفيق بده
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فيلم
  • فيلم
  • شهيد
  • ملاقات طلبه اي جوان با امام زمان عج
  • هشدار امام زمان به خواندن نماز اول وقت
  • اي بابا با اين حالت ميخواي بري بهشت؟كي راهت ميده؟
  • توجه توجه
  • توجه توجه
  • عكس نوشته هايي از امام خامنه اي
  • صواب صلوات
  • تلخ نامه ي شهيد و حجاب
  • حكايت آن قاب خالي
  • وصيت نامه ي شهيد تورجي زاده
  • فقط چادرت را محكم بگير
  • عزت امام خامنه اي
  • اينطور منتظر امام زمان باشيد
  • خدايا مارا از نماز گذاران واقعي قرار بده
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس